از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد

درود، بعد از ۳۰ سال زندگی در هلند، تصمیم گرفتم به ایران برگردم, ترجیحا مشهد, اصفهان یا شیراز. اروپا خوبه واسه زندگی ولی اگه عشقت پیشت باشه. دوست دارم با یه خانم ایرانی آشنا بشم, دوست بشیم و همیشه هم ۲ تا دوست بمونیم. اگر دل‌هامون با هم همراه شد، تا همیشه کنار هم بمونیم. زندگی کوتاه‌تر از اونه که با تردید بگذره. دوستانم من را فردی صادق، باهوش، شوخ‌طبع، شیطون و در عین حال عمیق و عاشق زندگی می‌دونن. مرید مولانا هستم. اهل شعر، موسیقی سنتی، گپ‌های شبانه، سفر، ورق و تخته‌نردم! تمام چیزی که انتظار دارم، صداقت، مهربونی و قلبیه که بتونه عشق واقعی رو بفهمه. این چند بیت از مولانا وصف حال این روزهای منه: نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می‌گردم مذاق عاشقی دارم، پی دیدار می‌گردم شراب شوق می‌نوشم، به گرد یار می‌گردم سخن مستانه می‌گویم، ولی هوشیار می‌گردم گهی خندم، گهی گِریَم، گهی افتم، گهی خیزم مسیحا در دلم پیدا و من بیمار می‌گردم بیا جانا عنایت کن تو مولانای رومی را غلام شمس تبریزم، قلندروار می‌گردم