Join Now for Free!
56
Female
Divorced
Mission Viejo, California
Are you interested?
In their own words

اکر رفیق شفیقی درست پیمان باش

دنبال کسی میگردم که توی بهار که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل بگم: میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم... توی تابستون که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل بگم: میای بریم خیابون ولیعصر از ونک تا هر جا شد قدم بزنیم؟ در جوابم فقط بگه: ناهار اونجایی که من میگم... ... توی پاییز زنگ بزنم بدون هیچ دلیل بگم: میای صدای ناله ی برگای سعدآباد رو در بیاریم خش خش صدا بدن؟در جوابم فقط بگه: دوربینتم بیار... توی زمستون زنگ بزنم بدون هیچ دلیل بگم چنارای ولیعصر منتظرن با یه عالمه برف، بعد با تردید بپرسم: میای که؟ در جوابم بدون مکث بگه : یه جفت دستکش میارم فقط . یه لنگه من یه لنگه تو...سر اینکه دستای گره شدمون توی جیب کی باشه بعدا تصمیم میگیریم

Appearance
Best Feature
Eyes
Hair
Brown
Eyes
Brown
Physique
Average
Height
5'  7"   (170 cm)
Family Roots
Iranian
Race
Middle Eastern
My Lifestyle
Smoking
Non-Smoker
Drinking
Socially
Has Kids
No
Wants Kids
Maybe
Religion
Spiritual
Education
Doctoral Degree
Occupation
Medical / Health / Fitness / Social Services
Income
I'll tell you later
Exercise
Regularly
Politics
Some Other Viewpoint
What languages do you speak?
English, Farsi / Persian
Favorite Music
I'll tell you later
Favorites
Favorite Actors
Tom Hanks, Parviz Parastouei, Amir Jafari
Favorite Actresses
Helen Hunt, Fatemeh Motamed Arya
Favorite Artists
Gustav Klimt
Favorite Bands
Beegees
Favorite Books
Desire, Thorn Bird, Shohare Ahoo khanoom
Favorite Cities
Paris, Marbella
Favorite Country
Spain,USA
Favorite Foods
Khoreshte bademjoooon, Loobia polo
Interests
Art
دستی در هنر دارم
Barbecues
استاد آتیش به پا کردنم
Children
بچه های خوشگل و تپل را از دندونای من دور نگه دارین
Dancing
دوست میدارم
Psychology
در موردش مطالعه زیاد دارم
Shopping
فقط در صورت نیاز
Personality
Adventurousness Average
Affectionateness Somewhat Doting
Trustingness Somewhat Skeptical
Confidence Very Confident
Independence Very Independent
Mood Somewhat Chill
Romance Somewhat Romantic
Sociability Very Extroverted
Thought Process Somewhat Analytical
Tolerance Compliant
Lifestyle
Dress Average
Energy Somewhat High
Go Party Sometimes
Religion Not a Part At All
Neatness Somewhat Neat
Punctuality Often Early
Spending Average
Work Ethic Average
Insights
How important is someone's physical appearance to you?
توی مبل فرو رفته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خرد نگاه میکردم. چه مانکن هائی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز. زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت. شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد. از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود. ... زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم. گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت: نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام. من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟ بعد، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت: اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند. رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند، ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند. چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت. کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم. این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم. به نقل از صفحه "یادداشت های بی تاریخ" دکتر صدرالدین الهی
What is the most important lesson that you've learned?
ﺯﻥ ﮐـــﻪ ﺑـﺎﺷـــﯽ ... ﺗﺮﺳﻬﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺍﺭﯼ !!!... ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ، ﺍﺯ ﻏﺮﻭﺏ ﻫﺎﯼ ﺧﻠﻮﺕ ... ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﻋﺎﺑﺮ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯽ !!!... ﺍﺯ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺳﯿﮑﻠﺖ ﻫﺎ ﻭﺩﻭ ﭼﺮﺧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻫﺪﻑ ... ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﭘﺲ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﻨﺪ !!!... ﺯﻥ ﮐـــﻪ ﺑـﺎﺷـــﯽ ... ﻋﺎﻗﺒﺖ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ... ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ ... ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺷﺎﺯﺩﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ... ﺩﻟﺖ ﺍﻫﻠﯽ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ... ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻫﺎﯾﺶ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ !!!... ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻧﮑﺮﺩﻧﺶ ... ﺗﻮ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ ﻭﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻨﺪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺗﭙﺪ ... ﺳﺮﺍﺳﯿﻤﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ... آشفته میشوی... ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻣﯿﺸﻮﯼ ... ﺩﻟﻮﺍﭘﺲ ﻣﯿﺸﻮﯼ ... ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ... ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ !!!... ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺯﻥ ﺑـــﻮﺩ ﻭ ﻋــﺎﺷـــﻖ ﻧﺒﻮﺩ !!!... ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﯿﺴﺖ ... ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﮑﯿﻪ ﺑﺪﻫﯽ ... ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺒﺮﯼ ... ﮔﺎﻫﯽ ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻭﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺁﺏ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ ... ﻭﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺣﻀﻮﺭﺵ ... ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﺪ ... زن که باشی همه ی دیوانگی ﻫﺎﯼ ﻋﺎلم را بلدی.
What is the most important thing in a relationship?
یک جایی از رابطه هست که آدم صبورتر، مهربان‌تر، رفیق‌تر تصمیم می‌گیرد دیگر آن آدم یک ساعت پیش نباشد. حالا هر چقدر برایش گل بخری، شعر بگویی، کادو بفرستی، خاطره دربند و اولین گره خوردن نگاه‌ها و چرخ و فلک کنار دریا را تعریف کنی؛ بی فایده است. آن آدم، هیچ‌وقت آدم یک ساعت پیش و یک روز پیش و یک ماه پیش نمی شود. نه که نخواهد. سروته آدم‌های مهربان را بزنی، می‌میرند برای دوست داشتن، برای دوست داشته شدن. زاییده شده اند برای اینکه محبوب کسی باشند. که صبح ها چشم باز نکرده، با صدای گرفته بگویند سلام و شب‌ها، بی شب بخیر و بوسیده شدن – از میان استیکرهای تلگرام یا با گرمی لب های دلدار - خوابشان نرود. از کارخانه اینطور بیرون آمده اند. با مُهر مهربانی روی پیشانی شان، با تپیدن تند و تند قلبی که همیشه درد می کند و گرمی دست‌هایشان وقت دیدار و عطری که یک شبانه روز، روی دست‌هایت می ماند. اینکه چه می شود این آدم ها دیگر نمی خواهند آدم پیش از این باشد را باید توی خودمان بجوییم. توی حرف‌هایمان، نگاه‌هایمان، رفتارهایمان و حتا کیفیت فشردن لب‌ها روی هم وقت بوسه سلام و بوسه به امید دیدار. گمان می‌کنم تنهایی، اینجا به دنیا می‌آید. لحظه ای که باور نمی‌کنیم آدم مهربان زندگی‌مان، دیگر آن آدم سابق نمی شود. . غم انگیز تر از فقدان و طولانی تر از لحظات جدایی، خود زندگی است. آن وقتی که می‌روی به کتابفروشی، به رستوران، به کافی شاپ، به پارک، به میدان ولیعصر، به خیابان تجریش، به هر کجا. می‌روی و می‌بینی اینجا ها هم دیگر آن جاهای یک ساعت پیش نیست. نه دیگر کتابی دارند که حالت را خوب کنند، نه غذایی، نه قهوه ای کم شکر با طعم همیشگی. نگاه می‌کنی به درخت ها و با خودت فکر میکنی ، پیش از این برای چه انقدر ذوق دیدنشان را داشتی. که این خیابان بلند را چطور پیاده می رفتی؟ بدون هن هن، بدون گذشت زمان. مواظب آدم های مهربان زندگی تان باشید. تنهایی از آنچه در آینه می بینید، به شما نزدیکتر است.
What turns you off?
برای کشتن یک زن نیازی نیست فریاد بزنی، ترکش کنی، رویاهایش را بدزدی یا به او خیانت کنی... برای کشتن یک زن کافی ست وقتی برای تو پیرهن گل گلی اش را می پوشد فراموش کنی بگویی: - چه زیبا شده ای... آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد و کمی از قلبش می ریزد و اگر فقط چندبار دیگر به همین راحتی از نگاه تو بیفتد تمام او می شکند و یک روز صبح زنی را میبینی که روحش به مقصد جهنم تنهایی خانه ی تو را ترک کرده اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه توست و تو محکومی با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوری...آری ستایش کردن همدردت رابیاموز... خشونت عليه زنان هميشه يک چشم کبود و دندان شکسته و بينى خونی نيست...خشونت اضطرابيست که در جان زن است که فکر ميکند بايد لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زيباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگين تر باشد، خانه دار تر باشد، عاقل تر باشد...خشونت آن چيزيست که زن نيست و فکر ميکند بايد باشد. خشونت آن نقابيست که زن به صورتش ميزند تا خودش نباشد، تا برای مرد کافی باشد...!!!
Join Now for Free!