غم بزرگی تو دلم هست که تا آخر عمر باید تحملش کنم. یک دلتنگی که حالا تبدیل به حسرت شده و گاهی شبها در سکوت و خلوت خودم ، چشمانم را پر از اشک می کنه. ظلمی که خداوند در حقم مرتکب شد ، ظلمی که هیچ توجیهی نداشت و فقط آتش حسرت و غم تو دلم کاشت. درد بی خواهری ، حس بدیه. نمیتونم توصیفش کنم چون شدیدا روحم را آزرده کرده ، دنبال خواهر خوانده هستم، کسی که مثل خواهر برای من باشه و این زخم را التیام بده